ارتش خصوصي آمريكا با ابزار گروهك‏هاي ‏تروريستي

تروريسم، در سطح بين‏ المللي واژه آشنايي است و تعريف مشخص آن خيلي زود ذهن را به سمت و سوي گروهك‏ها و جريانات مسلحي مي‏برد كه با اهداف و خواسته ‏هايي غير قانوني، عليه دولت‏ها و ملت‏ها جنايت مي‏كنند. اما بايد توجه داشت كه اين پديده اساساً ريشه در سياست‏هاي كلان برخي دولت‏ها دارد كه منافع خود را در استعمار و سلطه بر ديگر كشورها تعريف كرده‏ اند. 

بر همين اساس پديده‏اي با نام «تروريسم دولتي» تعريف مي‏شود كه بدون شك پايه و اساس گروهك‏ها و جريانات تروريستي را تشكيل مي‏دهد. اگر از منظر پشتوانه و منشاء گروه‏هاي تروريستي و منابع حمايتي به مطالعه پديده تروريسم بپردازيم؛ درخواهيم يافت كه گروهك‏هاي جنايتكاري كه عليه ملت‏ها اسلحه مي‏كشند، نه تنها از پايگاه اجتماعي و حمايت‏ هاي مردمي برخوردار نيستند بلكه هيچگونه منابع درآمدي روشني در اختيار ندارند.

 پس اين سوال مطرح مي‏شود كه منشاء تامين مالي و تسليحاتي آن‏ها كجاست؟ كه سبب مي‏شود اين گونه سازمان‏ها در مدتي طولاني به حيات خود ادامه دهند! و هر روز نيز به گستره فعاليت‏هاي خود بيافزايند.

اين موضوع كه اساس شروع فعاليت گروهك‏هاي تروريستي را تشكيل مي‏دهد، فقط يكي از دلايلي است كه رد پاي كشورهاي صاحب قدرت و سرمايه يا همان پديده «تروريسم دولتي» را اثبات مي‏كند.

با نگاهي به تعريف حقوقي و بين‏ الملي «تروريسم دولتي» نيز با ماهيت اين پديده بهتر آشنا مي‏شويم و با بررسي عمل‏كرد دولت‏ها ‏از دريچه تعاريف حقوقي مي‏توانيم مصداق‏هاي ‏روشن اين پديده را در ميان برخي از دولت‏ها ‏بيابيم .

در تعريف، هر گونه عمل حكومت‏ها ‏و دولت‏هاي ‏گوناگون كه به صورت مستقيم يا غيرمستقيم منجر به حمايت و سازماندهي اقدامات و فعاليت‏هاي ‏جنايتكارانه، خشونت بار و تروريستي در كشورهاي ديگر گردد را تروريسم دولتي مي‏نامند. و در همين رابطه و براي مبارزه با اين پديده قوانين حقوقي و بين‏ المللي ‏تعريف شده كه بر دو اصل مهم تاكيد دارند:

1. دولت‏ها ‏وظيفه دارند از اعمال تروريستي عليه كشور ديگر يا عليه اشخاص بي گناه جلوگيري كنند.

2. دولت‏ها ‏متعهد هستند كه در امر پيش‏گيري و مبارزه با تروريسم و هم‏چنين مجازات تروريست‏ها ‏با يك‏ديگر هم‏كاري كنند.

مطابق با اين تعريف برخي از كشورهاي غربي و در راس همه آن‏ها ايالات متحده آمريكا كه اتفاقاً داعيه مبارزه با تروريسم را دارند، مصداق تروريسم دولتي قرار مي‏گيرند و بايد گفت كه هم‏سويي اعجاب انگيز اهداف بسياري از گروه‏هاي ‏تروريستي با سياست‏هاي ‏كلان ايالات متحده اتفاقي نبوده است و اين واقعيت علاوه بر صدها دليل روشن ديگر از نشانه‏ هاي ‏نقش پررنگ آمريكا در توليد و پرورش تروريسم در جهت پيگيري سياست‏هاي ‏دولتي‏ اش مي‏باشد .

همان‏طور كه اشاره شد يكي از دلايل روشن نقش دولت آمريكا در برخي اقدامات تروريستي، جهت‏ گيري گروه‏هاي ‏تروريستي در مسير سياست‏هاي ‏اين كشور است . به عبارت دقيق‏ تر بسياري از گروه‏هاي ‏فعال تروريستي، مشغول جنايت و خراب‏كاري عليه كشورهايي هستند كه در مناقشات سياسي و بين‏ المللي ‏مقابل سياست‏هاي ‏دولت آمريكا قرار گرفته‏ اند. رسانه‏ هاي ‏وابسته به اين گروهك‏ها ‏نيز پيوسته در حال انتشار انعكاسي واضح از خواسته‏ هاي ‏دولت آمريكا در قبال كشورهاي هدف هستند و بالاخره مشاهده مي‏شود كه سازمان‏هاي ‏تروريستي در همين راستا با شخصيت‏هاي ‏سياسي و چهره ‏هاي ‏برجسته آمريكايي به صورت با واسطه يا بي واسطه ارتباط ‏هاي ‏تنگاتنگي دارند.

به عنوان نمونه مي‏توان به اعتراف‏ هاي ‏عبدالمالك ريگي سركرده معدوم گروهك تروريستي جندالشيطان(جندالله) كه پس از دست‏گيري با ارائه اسنادي معتبر از ديدار با مقامات بلند پايه آمريكايي، دريافت پول و اسلحه و ارتباطات تنگاتنگ با آن‏ها پرده برداشت اشاره كرد. عثمان اوجالان(برادر عبدالله اوجالان) كه در زمان تشكيل پژاك مسئوليت پ.ك.ك را بر عهده داشت، نمونه ديگري است كه در مصاحبه‌اي تلويزيوني صراحتاً تمايل آمريكايي‌ها و نقش آن‌ها در تشكيل پژاك را بيان مي‌كند. عثمان جعفري از جدا شدگان پژاك، كه در بدو تاسيس، مسئوليت روابط خارجي پژاك را بر عهده داشت نيز در مصاحبه‌اي از ديدارهاي متعدد خود با نمايندگان دولت آمريكا و مذاكرات بين دو طرف سخن مي‏گويد .

آمريكا و تامين امنيت تروريست ها

در حالي كه در قوانين بين ‏المللي ‏ذكر شده است كه گروه‌هاي تروريستي نبايد در هيچ كجاي دنيا مكان امن براي فعاليت داشته باشند، دولت آمريكا با برداشت‏ هاي ‏مبتني بر منافع خود از قواعد و حقوق بين‌المللي زمينه را براي رفت آمدهاي آزاد تروريست‏ها ‏در كشورش و فعاليت گسترده در كشورهاي تحت كنترل نظامي يا سرسپرده خود فراهم مي‏كند. در حالي كه اين گروهك‏ هاي ‏تروريستي در فهرست سازمان‏هاي ‏تروريستي وزارت امور خارجه دولت آمريكا قرار دارند و اين يعني خود دولت آمريكا به تروريست بودن اين گروه‏ها ‏معترف است. به همين دليل است كه دولت آمريكا هيچ گاه تعريفي مشخص از تروريسم ارائه نداده است زيرا در اين صورت بسياري از اقدامات اين كشور زير سوال مي‏رود .

اعضاي گروهك تروريستي منافقين (سازمان مجاهدين خلق) دقيقاً زماني كه در فهرست سازمان‌هاي تروريستي وزارت امور خارجه آمريكا قرار داشتند به راحتي با برخي سياستمداران آمريكايي در ارتباط بوده و از حمايت‏هاي ‏علني اين افراد بهره مي‏برند كه نمونه ديگري بر اين ادعاست. در خصوص كشورهاي تحت سلطه نظامي آمريكا مانند عراق و افغانستان نيز به خوبي مشاهده مي‏شود كه هم‏زمان با حضور نظامي آمريكايي‏ها ‏، تروريست‏ها نيز حضور گسترده پيدا مي‏كنند و در واقع حضور نظامي آمريكا، امنيت فعاليت‏هاي ‏گروه‏هاي ‏تروريستي را تامين مي‏كند .

كشورهاي عربي منطقه خاورميانه كه عموماً سرسپرده سياست‏ها ‏و اهداف آمريكايي هستند نيز به مثابه منابع مالي عمل مي‏كنند كه وظيفه تامين گروه‏هاي ‏تروريستي را بر گردن دارند! و حتي در بسياري مواقع از نشان دادن ردپاي خود در اين تجارت جنايت‏كارانه ابايي ندارند .

روشن است كه فلسفه اين نوع ارتباطات و حمايت‏هاي ‏مادي و معنوي آمريكا از گروهك‏هاي ‏تروريستي، اين است كه دولت آمريكا از تروريست‏ها در جهت پيش‏برد اهداف خود استفاده ابزاري مي‏كند. اما دو نكته مهم در اين روش وجود دارد؛ نخست اين‏كه اين سياست تنها مختص كشور آمريكا نيست و بسياري از قدرت‏هاي ‏غربي و از جمله   رژيم غاصب صهيونيستي به اين روش متوسل مي‏شوند. و ديگر اين‏كه كشورهاي غربي زماني به اين روش دست مي‏زنند كه در روش‏هاي ‏قانوني، رايزني‏ هاي ‏سياسي و حتي اِعمال فشارهاي بين‏المللي ‏به بن بست رسيده باشند، كه اين روش نشانه ضعف و استيصال آن‏ها است.

به بياني دقيق‏تر، وقتي هدف‏هاي ‏سلطه جويانه و تماميت خواه برخي كشورها پايگاه قانوني ندارد و از حمايت افكار عمومي برخوردار نيست و وقتي روش‏هاي ‏ديپلماتيك و رايزني‏هاي ‏سياسي جواب برخي زياده خواهي‏ها ‏و خواسته‏ هاي ‏ضدمردمي دولت‏هاي ‏زورگو را نمي‏دهد و در نهايت شرايط نظامي و سياسي و اقتصادي نيز وقوع لشكر كشي‏هاي ‏نظامي و تجاوزات جنايت‏كارانه را غير ممكن مي‏سازد، ابزار ترور و گروهك‏هاي ‏مزدور و تروريست هستند كه به پشتوانه حمايت‏هاي ‏مالي و نظامي برخي از دولت‏هاي ‏فاسد به ميدان فرستاده مي‏شوند .

اما تاريخ شروع اين قبيل اقدامات، به پس از جنگ جهاني دوم باز مي‏گردد. از اين زمان به بعد، دولت‏هاي ‏غربي و به خصوص آمريكا با سرمايه گذاري بر گروه‏ها ‏و جرياناتي كه به هر دليل با برخي كشورها زاويه اعتقادي، سياسي يا فكري پيدا كرده بودند، سازمان‏هاي ‏تروريستي مجهزي بنيان نهادند كه مانند يك ارتش خصوصي و مزدور در خدمت سياست‏هاي ‏سلطه جويانه آن‏ها قرار گرفت .

اين ابزار جديد براي اِعمال فشار به دولت‏ها ‏و ملت‏ هايي به كار گرفته مي‏شوند كه در برابر خواسته‏ هاي ‏ابرقدرت‏ها ‏مقاومت مي‏كنند و البته موازي با اين اِعمال فشارها تبليغات رسانه‏ هاي ‏قدرتمند بين‏المللي ‏كه خود ساخته دست «تروريسم دولتي» هستند قرار دارند تا قوانين بين‏ المللي ‏و تجاوزات تروريستي را به گونه ‏اي وارونه نشان داده و نظر افكار عمومي را تا حد امكان، هم جهت با اهداف تروريستي قرار دهند و از اين طريق از بروز فشارهاي حقوقي و بين‏ المللي ‏عليه خود جلوگيري كنند. هر چند كه بارها ديده شده ناكامي در دست‏يابي آمريكا و هم‏ پيمانان غربي‏اش سبب مي‏شود تا ملاحظات خود در راستاي حفظ وجهه بين‏ المللي ‏را كم‏تر مد نظر قرار دهند .

اين پروسه ابعاد گسترده ديگري را نيز در بر مي‏گيرد، غير از پديد آوري گروه‏هاي ‏معارض و تجهيز مالي و تسليحاتي؛ بارها دولت آمريكا به گونه ‏اي كاملاً بي پروا اقدام به ارائه آموزش‏هاي ‏نظامي به اعضاي سازمان‏هاي ‏تروريستي مي‏كند. يكي از نمونه‏ هايي كه تابحال فاش شده، آموزش تفنگداران دريايي ايالات متحده به اعضاي گروهك تروريستي منافقين در صحراي نوادا و پس از آن در تگزاس است تا اعضاي اين گروهك براي اقدامات تروريستي احتمالي عليه برنامه هسته‏اي جمهوري اسلامي و اهداف آمريكا در عراق آماده شوند. آموزش به نيروهاي گروهك پژاك كه وظيفه ناامن سازي مرزهاي شرقي ايران از طريق راه اندازي غائله‏ هاي ‏قومي و اقدامات مسلحانه را برعهده دارند نيز از نمونه‏ هاي ‏ديگر حمايت آمريكا از گروه‏هاي ‏تروريستي از طريق ارائه آموزش‏هاي ‏نظامي است .

علاوه بر اين، مدارس آموزش نظامي نيز از سال‏ها پيش در ايالات متحده وجود دارد و به‏ صورت رسمي به پرورش تروريسم كمك مي‏كند كه يكي از اين مراكز به واسطه آمار بالاي جرائم ضد انساني دانش آموختگانش در ميان خود رسانه‏ هاي ‏آمريكايي كه خواهان تعطيلي اين گونه مراكز هستند، به نام‏ هايي همچون «مركز آموزش و ترويج تروريسم آمريكا»، «اردوگاه ترورآموزي» و «حياط خلوت تروريسم آمريكا» معروف شده است !

تاكنون بدنام‌ترين شكنجه‌گران، قتل عام‌كنندگان، ديكتاتورها و تروريست‌هاي دولتي در اين مدرسه آموزش ديده‏اند. به عنوان مثال در سال ۱۹۹۳، كميسيون حقيقت‌ياب سازمان ملل متحد در پرونده كشور «السالوادور»، اسامي آن دسته از افسران ارتش كه مرتكب بيش‏ترين جنايت‌هاي جنگي در جنگ‌هاي داخلي شده بودند را منتشر كرد كه مطابق آن معلوم شد دو سوم اين افسران، فارغ التحصيلان اين مركز آموزشي هستند !

در سال ۱۹۹۶ دولت آمريكا تحت فشار قرار گرفت و مجبور شد هفت جزوه آموزشي اين مركز را منتشر كند. به استناد مقاله‌اي كه در روزنامه نيويورك تايمز مورخ ۶ اكتبر ۱۹۹۶ انتشار يافت، در اين جزوه‌هاي آموزشي علاوه بر ارائه انواع آموزش‌ها و راهنمايي‌ها در خصوص انجام اقدامات تروريستي، باج‌گيري، شكنجه، اعدام و قتل عام آموزش داده شده بود .

در حالي كه دولت آمريكا قصد داشت به افكار عمومي اين‏طور القا كند كه وجود چنين مراكزي در كشوري كه در حال مبارزه گسترده با تروريسم است لازم و ضروري است (يعني اعتراف ايالات متحده به اين واقعيت كه با ترور به جنگ تروريسم رفته است!)، منتقدان اين مدرسه با ارائه آماري دقيق اثبات كردند؛ تعداد قربانياني كه اين مدرسه در طول ۶۵ سال فعاليت‏اش ايجاد كرده است، چندين برابر تعداد كل قربانيان حملات تروريستي انجام شده عليه آمريكا و بمب‌گذاري‌هاي انجام شده در سفارت‌خانه‌هاي اين كشور و همين‏طور واقعه 11 سپتامبر بوده است. جالب آن‏جاست كه اين آمار فقط به فارغ التحصيلان اين مدرسه محدود مي‏شود، در حالي كه حمايت آمريكا از پديده تروريسم ابعادي بسيار گسترده تر دارد .

دلايلي كه بررسي شد نشان مي‏دهد سيستم حاكم بر ايالات متحده آمريكا به گونه‏ اي شكل گرفته و اهدافي را تعريف مي‏كند كه منافع اين كشور را در حمايت از تروريسم قرار داده است. و از آن‏جا كه اين موضوع در زمره سياست‏هاي ‏كلان و خط مشي كلي نظام حاكم بر آمريكا است، تغيير دولت و كابينه در اين كشور تاثيري بر روند اشتباه آن ندارد. البته خود اين موضع به تنهايي مقوله اي گسترده است كه مطالعه آن پاي جريانات صهيونيستي را نيز به ميان مي‏كشد .

به هر حال نه تنها در وجود تروريسم دولتي آمريكا هيچ شكي وجود ندارد، بلكه اگر در مقابل سياست‏هاي ‏جنايت‏كارانه دولت آمريكا به عنوان بزرگ‏ترين حامي تروريسم ايستادگي شود به نوعي منبع درآمد و دلايل وجود بسياري از گروه‏ها ‏و سازمان‏هاي ‏تروريستي به خودي خود از بين خواهد رفت و به فروپاشي اين جريانات و تضعيف اقدامات تروريستي در دنيا منجر مي‏شود .


دسته ها :
X